حمید سپیدنام که بیشتر با نام Mr Taster شناخته میشود، یکی از تأثیرگذارترین و شناختهشدهترین چهرههای ایرانی در حوزهی فود بلاگینگ و نقد غذا است. او با انرژی، خلاقیت و روحیهی جسور خود، توانسته است فرهنگ غذا های ایرانی را به زبان جهانی معرفی کند و به یکی از نماد های پررنگ دنیای گردشگری غذایی ایران تبدیل شود.
آغاز زندگی و پیشینه خانوادگی
حمید در ۲۲ بهمن ۱۳۵۶ (۱۱ فوریه ۱۹۷۸) در شهر منچستر انگلستان متولد شد. خانوادهی او اصالتاً از روستای خلیلآباد در استان اردبیل هستند، اما سالهای کودکیاش در مشهد سپری شد. پدرش پزشک و مادرش دبیر و مدیر مدرسهی غیرانتفاعی زنبق بود. خانوادهی سپیدنام سه فرزند داشتند و حمید فرزند میانی خانواده به شمار میرود.
زندگی او از همان کودکی با سفر و تجربههای فرهنگی گره خورد. پنج سال اول زندگیاش را در انگلستان گذراند و پس از بازگشت به ایران، در محیطی خانوادگی پر از علم، تلاش و پشتکار رشد کرد. این محیط خانوادگی باعث شد که از همان سالهای نخست، ذهنی پویا و هدفگرا پیدا کند.
شخصیت رقابتی و دوران مدرسه
حمید از همان کودکی روحیهای رقابتطلب و ماجراجو داشت. خودش در مصاحبهای گفته است که همیشه در بازیها، تیم ضعیفتر را انتخاب میکرد تا مسیر سختتری برای پیروزی طی کند، زیرا «برد آسان برایش بیمزه بود». همین روحیه، بعد ها در مسیر حرفهایاش نقش کلیدی داشت و او را به شخصیتی تبدیل کرد که بدون چالش نمیتواند بایستد.
در دوران مدرسه، بهرغم شیطنت زیاد و انرژی بالا، دانشآموزی باهوش و فعال بود. در پایههای ابتدایی شاگرد ممتاز بود، اما رقابت با یکی از همکلاسیهایش باعث شد مدتی از درس فاصله بگیرد. با این حال، همین شکستهای کوچک، انگیزهی او را برای بهتر شدن چندبرابر کرد و پایهی شخصیت تلاشگرش را شکل داد.
تحصیلات و آغاز مسیر حرفهای
پس از پایان دبیرستان، حمید در سال ۱۳۷۶ وارد رشتهی مهندسی کامپیوتر در دانشگاه آزاد میبد شد. علاقهاش به دنیای دیجیتال و تکنولوژی او را به سمت یادگیری برنامهنویسی سوق داد. در دوران دانشجویی، با همکاری یکی از دوستانش به نام آقای کاظمی، شرکت کاسپید (Caspid) را تأسیس کرد؛ شرکتی که امروز به یکی از معتبرترین آژانسهای طراحی وب و تبلیغات دیجیتال در ایران تبدیل شده است.
جالب است بدانید که اولین پروژهی طراحی وب او برای یک کارخانهی تولید لنت خودرو در مشهد بود. بعد ها متوجه شد که پدرش برای حمایت از او، مبلغ پروژه را شخصاً پرداخت کرده تا کارش آغاز شود. همین حمایت پدرانه، نخستین جرقهی شکلگیری اعتمادبهنفس حرفهای در حمید بود.
با گذشت زمان، شرکت کاسپید رشد کرد و امروز بیش از ۵۰ نفر در آن مشغول به کار هستند. رقابت حرفهای او با یکی از فعالان آن دوران به نام بابک عطار، باعث شد که حمید یاد بگیرد برای ماندن در میدان، باید همیشه در حال رشد و یادگیری باشد.
بازگشت از انگلستان و نگاه تازه به ایران
حمید سپیدنام سالهایی از زندگی خود را دوباره در انگلستان سپری کرد تا دانش خود را در زمینهی تبلیغات دیجیتال بهروز کند. او مدرک تخصصی تبلیغات از Google Ads دریافت کرد و در مصاحبههایش گفته است که زندگی در انگلستان سخت بود، اما یاد گرفت در برابر فشار ها تسلیم نشود.
با این حال، همیشه دل در گرو ایران داشت. خودش میگوید:
«شاید در کودکی از بازگشت به ایران ناراحت بودم، اما حالا خوشحالم که در ایران بزرگ شدم. اینجا صمیمیتی هست که در هیچکجای دنیا پیدا نمیشود.»
پس از بازگشت، با ذهنی مدرنتر و تجربهای بینالمللی، مسیر جدیدی را آغاز کرد؛ مسیری که بعد ها نام او را به عنوان مسترتیستر در ذهن میلیونها ایرانی ثبت کرد.
تجربههای کاری حمید سپیدنام | از دنیای دیتا تا خلق برند مسترتیستر
حمید سپیدنام پیش از آنکه به عنوان چهرهای محبوب در دنیای فودبلاگری شناخته شود، مسیری طولانی و پرچالش را در عرصه فناوری، بانکداری و تبلیغات دیجیتال طی کرده است. او سالها در شرکتها و مؤسسات بینالمللی فعالیت داشت و از دل این تجربهها، مهارتهایی آموخت که بعد ها در ساخت برند شخصیاش نقش اساسی ایفا کردند.
فعالیت در شرکت آمریکایی یونیسیس (Unisys)
ورود حمید به دنیای حرفهای با همکاری با شرکت Unisys رقم خورد؛ شرکتی آمریکایی که خدمات دیتا و فناوری اطلاعات را به مؤسسات بزرگ مانند Barclays Bank و Credit Pluds ارائه میداد. او در آنجا به عنوان ویرفایر (Verifier) یا ناظر دادهها مشغول به کار بود و حدود دو سال در این مجموعه فعالیت کرد.
اگرچه این شغل ارتباط مستقیمی با رشتهی تحصیلی او نداشت، اما نقش مهمی در تقویت زبان انگلیسی، نظم کاری و آشنایی با محیطهای بینالمللی برایش داشت. حمید در همین دوران آموخت که انضباط و دقت در کار، کلید پیشرفت در هر جای دنیا است.
نکته جالب این است که او در زمان بازگشت از انگلستان به ایران در کودکی، فارسی را به خوبی بلد نبود و اکنون در مسیر معکوس، برای تسلط دوباره بر زبان انگلیسی تلاش میکرد.
تجربه کاری در بانک بارکلیز
پس از مدتی، سپیدنام به عنوان مدیر مالی (Finance Manager) در بانک Barclays مشغول به کار شد. با وجود شرایط مالی سخت، او تلاش میکرد بدون اتکا به خانواده، مسیر حرفهای خود را بسازد. این دوران یکی از سختترین دورههای زندگی کاری او بود، اما همان زمان در او انگیزهای عمیق برای استقلال و رشد ایجاد شد.
حمید بعد ها گفته است که آن تجربه تلخ، درس بزرگی به او داد: “برای موفقیت باید خودت را از دل شرایط سخت بالا بکشی، نه اینکه منتظر کمک بمانی.”
ورود به حوزه تبلیغات و بازاریابی گوگل
یکی از اتفاقات جالب در مسیر کاری او، کشف یک باگ در سیستم تبلیغاتی گوگل (Google Ads) بود که به او امکان دریافت اعتبار های رایگان را میداد. سپیدنام با بهرهگیری از این فرصت توانست پایههای کسبوکار تبلیغات آنلاین خود را بنا کند و بعد ها از همان مسیر، درآمد چشمگیری کسب نماید.
هرچند خودش بعد ها اذعان کرده است که این کار از نظر اخلاقی درست نبود، اما آن را به منزلهی یک وام موقتی برای شروع مسیر کارآفرینی میدانست؛ سرمایهای کوچک برای رویایی بزرگ.
همکاری با کمپانی کردیت پلادس (Credit Pluds)
در ادامه مسیر، حمید به عنوان مدیر بازاریابی دیجیتال (Online Marketing Manager) به کمپانی Credit Pluds پیوست که در زمینه وامهای خودرو فعالیت داشت. او در همان ابتدا با تحلیل دادهها و استفاده از تکنیکهای بهینهسازی وبسایت (SEO)، توانست جایگاه آن شرکت را در نتایج جستجوی گوگل ارتقا دهد.
تلاشهایش در این مجموعه، موجب افزایش چشمگیر فروش و رشد برند شد و باعث گردید مدیران شرکت او را به همایشهای بینالمللی بازاریابی دیجیتال دعوت کنند. همین ارتباطها در سطح جهانی، زمینهساز آشنایی او با کارآفرینان موفق و ایدههای نوآورانه شد که مسیر فکریاش را بهکلی تغییر داد.
بازگشت به ایران و توسعه شرکت کاسپید
سپیدنام پس از کسب تجربههای فراوان در اروپا، تصمیم گرفت به ایران بازگردد و آموختههای خود را با کسبوکار های داخلی و نسل جوان به اشتراک بگذارد. او به این باور رسیده بود که شهر مشهد برای رشد و فعالیت در حوزهی دیجیتال مارکتینگ کوچک است، بنابراین به تهران نقل مکان کرد تا شرکت کاسپید را توسعه دهد و ارتباطش را با بازار های بینالمللی حفظ کند.
تولد برند مسترتیستر؛ نقطه عطف زندگی
در جریان فعالیتهایش در حوزه دیجیتال، حمید متوجه شد که تن ها تمرکز بر سئو و طراحی وب کافی نیست و باید به سراغ دنیای شبکههای اجتماعی برود. در ابتدا در فیسبوک فعالیت میکرد اما بازخورد چندانی دریافت نمیکرد. نقطهی تحول زمانی رقم خورد که عکسی از خوردن اختاپوس خام را منتشر کرد و برخلاف انتظارش، صد ها واکنش مثبت و بازنشر از سوی کاربران دریافت نمود.
همانجا جرقهی خلق یک برند در ذهنش زده شد؛ برندی که ترکیبی از شوخطبعی، صمیمیت و عشق به غذا بود. با کمک یکی از دوستانش، میان فهرستی از پیشنهادها، نام Mr Taster را انتخاب کرد و به این ترتیب یکی از نخستین فودبلاگر های حرفهای ایران متولد شد.
گسترش فعالیتها و برگزاری همایشها
پس از شکلگیری برند مسترتیستر، حمید تصمیم گرفت تجربیات دیجیتالی خود را در قالب همایشهای آموزشی با دیگران به اشتراک بگذارد. اولین کنفرانس بازاریابی اینترنتی او در تهران با حضور اساتید و فعالان بزرگ این حوزه برگزار شد و بازتاب گستردهای داشت.
در همان همایش بود که ایرج جمشیدی (سردبیر روزنامه آسیا) پس از شنیدن سخنرانیاش، به او گفت: «تو باید لوئی دوفونس ایران شوی!» همین جمله الهامبخش شد تا مسترتیستر به شکل رسمی وارد حوزه نقد و معرفی رستورانها شود.
همکاری او با روزنامه آسیا در قالب صفحهای اختصاصی برای معرفی رستورانها، شهرتش را دوچندان کرد. او در این صفحات، با لحنی طنزآمیز اما دقیق، درباره غذا ها و کیفیت خدمات رستورانها مینوشت و به مرور از «آقای خوشخوراک» به Mr Taster معروف بدل شد.
سختیها و چالشهای مسیر بلاگری
حمید بار ها با مشکلات جدی مواجه شد. برخی از رستورانها پس از دریافت نقد منفی از سوی او، شکایت و حتی تهدید میکردند. یکبار نیز شیشه خودروی او را شکستند تا از انتشار گزارشهایش جلوگیری کنند. با این وجود، او هیچگاه عقبنشینی نکرد و معتقد است:
«اگر در فضای مجازی میخواهی دوام بیاوری، باید جنبهات بالا باشد؛ چون این دنیا بیرحم است!»
به گفته خودش، فودبلاگری تن ها خوردن و فیلم گرفتن نیست، بلکه مجموعهای از دانش بازاریابی، صبر، تعامل با جامعه و جسارت در بیان حقیقت است.
راهاندازی اپلیکیشن رستورانیاب مسترتیستر
در ادامه مسیر، سپیدنام با ترکیب تجربه فنی و عشق به غذا، اپلیکیشن رستورانیاب مسترتیستر را طراحی کرد؛ پلتفرمی که اطلاعات بیش از هزار رستوران را در خود جای داده و به کاربران کمک میکند تا بهترین گزینهها را در ایران و حتی خارج از کشور بیابند.
در دوران همهگیری کرونا، این اپلیکیشن نقشی حیاتی در حمایت از کسبوکار های غذایی داشت و توانست ارتباط بین رستورانها و مشتریان را حفظ کند.
جمعبندی
حمید سپیدنام یا همان مستر تیستر، نمونهای روشن از فردی است که با پشتکار، خلاقیت و ایمان به تواناییهای خود، مسیر حرفهایاش را از صفر تا سطح بینالمللی ساخته است. او از دنیای مهندسی و فناوری اطلاعات آغاز کرد، اما با جسارت و عشق به تجربه، راه خود را بهسوی حوزهای کاملاً متفاوت یعنی فودبلاگری و گردشگری غذایی تغییر داد.
حمید با استفاده از دانش دیجیتال مارکتینگ و ارتباطات گستردهای که طی سالها در انگلستان و ایران به دست آورد، توانست برند شخصی مسترتیستر را به یکی از تأثیرگذارترین نامها در صنعت غذا تبدیل کند. هدف او فراتر از نقد غذا بود؛ او میخواست چهرهی واقعی و اصیل خوراک ایرانی را به جهان معرفی کند و در کنار آن، فرهنگ غذایی ایران را به جایگاهی درخور برساند.
با وجود حواشی، تهدید ها و سختیهایی که در مسیرش تجربه کرد، هرگز عقبنشینی نکرد و نشان داد که موفقیت نتیجهی استمرار و عشق واقعی به کار است. امروز نام حمید سپیدنام نهتن ها در میان فودبلاگر های ایرانی، بلکه در سطح بینالمللی به عنوان چهرهای خلاق، پرانرژی و الهامبخش شناخته میشود؛ شخصیتی که طعم تلاش و باور را به همان اندازهی غذا های خوشطعم، در ذهن مخاطبانش ماندگار کرده است.
